یکی از مهمترین مهارتهایی که افراد باید داشته باشند، توانایی حل مسئله است. مهم نیست در چه زمینهای هستند، برای ارائه راه حلهای نوآورانه برای مشکلات و ایده هایی که نتیجه می گیرد و دنیا را تغییر میدهد، مردم باید تخیل خوبی داشته باشند. آنها باید بتوانند با ترکیب ایده ها، تفکر متفاوت، طوفان فکری، فکر کردن در مورد خطرات و پیامدهای بالقوه و غیره توانایی خلق کردن داشته باشند.
ما نه تنها میخواهیم فرزندانمان در هنگام ورود به نیروی کار این مهارت را داشته باشند، بلکه قبل از این نیز میخواهیم. وقتی کودکان تخیل خوبی داشته باشند، بهتر می توانند تفکر انتقادی، تصمیم گیری، تجسم، همدلی و درک را نشان دهند.
فواید قوه خیال
چشمهایش را میبندد و فکر میکند هواپیماست، دستانش را باز میکند و بالهای هواپیما را تکان میدهد، ناگهان طوفان میشود و هوا مناسب پرواز نیست. پس باید به برج مراقبت اعلام کند که برمیگردیم!
در حین برگشت مجبور میشود از طوفانهای سخت عبور کند و از روی مبلها یکی در میان بپرد.
کودک با قوه خیال خود زندگی میکند و توانایی غلبه برترسهایش را پیدا میکند، به عبارتی چون ذهن کودک محدودیت پذیر نیست، با قوه خیالش است که همه چیز را میسنجد.
این قوه به کودک کمک میکند خلاقیتش رشد کرده و بتواند در آینده نیز فردی خلاق باشد. افراد خلاق مهارتهای حل مسئلهی خوبی دارند و تمایل دارند بیشتر مستقل باشند و به تنهایی از پس حل مسائلشان برمیآیند.
بالهای خیال کودک را تا زیر هفت سال نباید بست و محدود کرد بلکه باید اجازه داد کودک در این سرزمین زندگی کند، او با بزرگ شدن و نزدیک شدن به هفت سال دوم زندگی و ورود به مدرسه با مفاهیم جدیتر و دنیای با محدودیت آشنا خواهدشد و این محدودیتها کمکم او را از خیالپردازیهای افراطی دور میکند.